دی داد

موقعیت:
/
/
سوءتفاهم با جهان (019-010)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1397-07-21

سوءتفاهم با جهان (019-010)

امروز شاهد بودم که یکی از دوستان بدون دقت به باز بودن پنجره، تلاش می کرد که پنجره را باز کند! پنجره باز بود، اما او متوجه این مسئله نمی شد. پنجره ی اتاق او یک پنجره ی کشویی است. این پنجره در اکثر مواقع، یا بسته و یا فقط اندکی باز است. در زمان های بسته بودن، چارچوب پنجره یکدست و در حالت نیمه باز بودن نیز همواره گوشه ی قسمت کشویی پنجره بشکل یک لبه ی عمودی، فضای پنجره را برای او به دو قسمت نامساوی تقسیم می کند.

اما امروز پنجره کاملا باز بود. او لبه ی مزبور را نمی دید. پس تلاش می کرد که پنجره ی باز را باز کند، زیرا که نبودن آن لبه پیش فرضا برای او یعنی بسته بودن پنجره. این یک خطای حسی ساده است (و صد البته که توهم نیست) و این قضیه بخوبی نشان می دهد که مغز آدمی هرگز و هرگز دغدغه ی حقیقت ندارد. آن چیزی که برای مغز آدمی مهم است، صرفا مسئله ی بقاست. اگر مغز ما به دنبال حقیقت بود، او اینگونه با این مسئله تا نمی کرد. او اولا این مسئله را آزموده و سپس دست به اقدام می زد.

نتیجه گیری من از این مشاهده ی ساده، اشاره به این نکته ی مهم است که انسان بخاطر مغز بقاءطلبش همواره در سوءتفاهم با جهان بسر می برد. ما همگی در نوعی سوءتفاهم با جهان قرار داریم زیرا که حقیقت جهان و جریاناتش برای ما اهمیت چندانی ندارد. ما به دنبال بقاء هستیم و مغز ما این کمک را به ما کرده است.

اگر مغز ما دغدغه ی حقیقت داشت، این ماشین بقاء (جسم) خیلی خیلی پیشتر از این ها منقرض شده بود. فقط عده ی اندکی به دنبال رفع این سوءتفاهمات هستند. بلی! فلاسفه و دانشمندان راستین… آنان کسانی هستند که به درجاتی سوءتفاهم خود با جهان را رفع کرده و قصه ای از دل کتاب حقیقت را برای خود و دیگران از بر خوانده اند.

12163

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها