دی داد

موقعیت:
/
/
نقش روبات ها (164-009)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1396-08-06

نقش روبات ها (164-009)

در زمان انقلاب صنعتی در اروپا یکی از نگرانی های قشر پرولتاریا از بین رفتن فرصت های شغلی برای انسان ها و سپردن آن به ماشین ها بود. این ترس اگرچه در نگاه اول منطقی به نظر می آمد، اما در گذر زمان غیرمنطقی بودن آن اثبات شد. در اثر این انقلابات و در طولانی مدت، نه تنها فرصت های شغلی از بین نرفتند، بلکه بیشتر نیز شدند.

در حال حاضر انقلاب روباتیک نیز همین ترس های مشابه را در عصر ما بوجود آورده است. ترس هایی که خیلی زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد و این مسئله ریشه در ماهیت تعاملات آدمی با ماشین و یا آدمی با روبات ها دارد. البته هدف من از این نوشتار اشاره به این جنبش های تکنولوژیک و یا مدیریتی نیست، بلکه هدف من اشاره به خجستگی این رویداد است.

جانشین شدن انسان ها بتوسط روبات ها در عمده ی حوزه ها یک اتفاق مبارک است. بطور مثال عمده ی جراحی های مدرن مرتبط با حوزه ی چشم پزشکی در هزاره ی سوم بتوسط روبات های جراح انجام می گیرند. روبات های نرم افزاری و سخت افزاری طی تعاملات خود با ماشین ها (و البته فعلا با نظارت نیروی انسانی) قادرند که با تشخیص کیفیات موضع تحت عمل، فرامین مربوطه را به انجام رسانده و اعمال جراحی را رقم زنند. یک جراحی بسیار دقیق ضمن شکافتن قوز قرنیه و گذاشتن یک رینگ برای اصلاح آن، دستاورد سترگی است که روبات ها برای ما به ارمغان آورده اند.

حذف شدن حوزه ی کاری جراحی مسئله ای است که بزودی بتوسط روبات ها رقم خواهد خورد و بدین ترتیب خطاهای رایج انسانی که جزء جدایی ناپذیر فعالیت های بشری هستند به صفر میل خواهد کرد. با استیلاء روبات ها در عرصه های تخصصی (مثلا همانطور که در بالا ذکر شد، حوزه ی طب) وظیفه ی جراح در آینده ی نزدیک چیزی در حد خاموش و روشن کردن روبات مربوطه خواهد بود.

11955

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمد مهدی وزیری
محمد مهدی وزیری
5 سال قبل

سلام
بسیار ممنونم از درج این مطلب. دیرگاهیست که با شدت گرفتن پیشرفت در حوزه تکنولوژی برایم این دغدغه و نگرانی بوجود آمده بود که در آینده اندک اندک رابطه ما با محیط زیست کمتر و کمتر می شود. با این پیشفرض و با توجه به اینکه فرهنگ ها حول محور محیط زیست شکل می گیرند از خود می پرسیدم که آیا با کمرنگ شدن رابطه انسان با محیط زیست و بالطبع فرهنگ، انسان دچار بی هویتی خواهد شد؟ و آیا هم اکنون که ذهنیت ما عمدتا توسط رسانه ها شکل می گیرد چنین اتفاقی برایمان نیافتاده است؟
تشکر