دی داد

موقعیت:
/
/
استراتژی پایدار دوری و دوستی (121-008)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-08-14

استراتژی پایدار دوری و دوستی (121-008)

دوری و دوستی بهترین بهینه ساز روابط انسانی است. شاید بتوان آن را بهترین استراتژی پایدار تکاملی با در نظر گرفتن خصایل روانی بشر دانست.

اگر من همزمان با کس دیگری بر روی یک بستر مشترک چشم هایم را ببندم. صبح هنگام همزمان چشم هایم را بگشایم. صبح با همان فرد صبحانه بخورم. وقت بگذرانم. ناهار بخورم. دست در دست او برای خرید از منزل خارج شوم. سرِ یک میز مشترک برای عصرانه و شام بنشینم. همواره او را در کنار خود ببینم و نهایتا شب هنگام دوباره در همان بستر مشترک در کنار او چشم هایم را ببندم؛ بزودی از وی متنفر خواهم شد.

اگر آدمی مجبور باشد که همواره کس دیگری را در کنار خود بپذیرد، بمرور زمان حضور فرد مزبور برایش همچون یک قفس خواهد شد. این قفسِ خودساخته، نابودگر هر گونه رابطه ی انسانی است. در این شرایط، حضور من، او یا ایشان بدیهی انگاشته خواهد شد و در این قسم روابط، ارزش های طرفین برای یکدیگر به کمرنگی خواهند گرایید. حضور دیگری می بایست که برای ما یک غنیمت باشد نه یک پیش فرض بدیهی.

در ادامه اینکه این استراتژی دوری و دوستی صرفا راجع به روابط ما با یار زندگی مان نیست، بلکه این راهبرد را می توان در قبال هر رابطه ی بینافردی و حتی رابطه ی فرد با جمع نیز به کار بست. روابط ما با سایرین می بایست مدیریت گردد و این مدیریت از جنس مدیریت استراتژیک است.

متاسفانه شاهدم آن هایی که می خواهند ارادت و عشق خود را به یکدیگر ثابت کنند، بر این باورند که می بایست مداوما از یکدیگر سراغ بگیرند. تصور می کنند که همواره می بایست در کنار یکدیگر باشند، همواره به هم سر زنند، حال هم را بپرسند و غیره، اما آن ها نمی دانند که با این کار در سراشیبی سردی روابط قدم می گذارند.

حضور ما زمانی نیاز است که فرد و یا افراد محبوبمان به این حضور محتاج باشند، اینکه خودِ ما از سر نیاز مداوما به دیگرانی که دوستشان داریم سر زنیم، عملا در حال تیشه زدن به ریشه ی روابطمان هستیم؛ زیرا که از سر خودخواهی و ترس از تنهایی و یا هر علت مادی دیگری، حضور دیگران را مداوما طالب هستیم ولی در عمل تظاهر می کنیم که بخاطر آن ها این کارها از ما سر می زند.

این رفتارها در نهایت نتیجه ای جز خُسران، هم برای خودِ ما و هم برای دیگران محبوبمان؛ نخواهد داشت. بارها خاطرنشان کرده ام که هر چیزی در ارتباط با حقیقت مسایل، چیزی از اساس متعادل است. در این مورد نیز تعادل، مسئله ای حیاتی است. باید در میان این دوری و این دوستی، تعادلی برقرار ساخت، باید آن ها را با هم متوازن ساخت.

نهایتا اینکه این نوشتار موعظه ای در جهت ستایش دوری و فراق نیست، این نوشتار تذکری در جهت متعادل ساختنِ با هم بودن هاست، و حقا که نوشتاری در راستای تحکیم روابط است…

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
س.ح
س.ح
7 سال قبل

درود بیکران.نوشتاری خاص و پر جهت…
نوع نگرش به اعمال ابتدای نوشتار و برداشت آن،میبایست با ژرفکاوی بتوسط مخاطب عزیز مطالعه شود.من نیز به مثل قدما در این مقوله هم سو هستم:”شیرین بیا و شیرین برو.”
تبیین بفرمایید آیا فصلی را بر روابط دوستی و زوجین-با توجه به قلب موضوعی نوشتار-قایلید؟

دی داد
7 سال قبل
پاسخ به  س.ح

خیر، در این مبحث متاسفانه به وجود فصلی تمایزآفرین قایل نیستم…

میترا
میترا
6 سال قبل

سلام و عرض ادب
من حدود 30 سال است که این موضوع باعث مشکلاتی شده وتاثیر مخربی روی زندگی من داشته ,وهنوز هم با اینکه همیشه با این طرز تفکر مبارزه کرده ام قادر به تغییر ان نشده ام , اگر بتوانید راهکاری ارائه بفرمایید ممنون میشوم .

دی داد
6 سال قبل
پاسخ به  میترا

درود… این مسئله را موضوع نوشتار دیگری کرده و لینکش را برای شما در همین جا خواهم گذاشت…