همه ی ما روزی چشم باز کرده ایم و دیده ایم که در جهانی با تقسیم بندی های خاص زندگی می کنیم. خود را در خانواده ای یافته ایم که خود انتخابش نکرده ایم. خود را در خانه ای یافته ایم که خود آن را نساخته ایم، نخریده ایم و شاید نپسندیده ایم. این سرنوشت همه ی ماست.
برخی در نعمت و دارایی و برخی در نکبت و نداری زاده شده اند و فارغ از تفسیرهای خنده آور ……….، در بی عدالتی چنین زایش ها و پرورش ها شکی نیست. این واقعیتی عینی و انکارناپذیر است.
پول چیست؟! میراث شوم توحش آدمی! آنچه از نسلی به نسل دیگر به ارث رسیده، توحش و زورگویی نسل قبل بوده است. توحشی که در بیشتر به دست آوردن مال و منال (به هر قیمتی و بطرق مختلفِ عمدتا غیراخلاقی) خود را به منصه ی ظهور رسانده است.
هر که قلدرتر بوده، پول بیشتری به جیب زده و با باند مزدور خویش، مرزهای گسترده تری در اطراف خانه ی خود بنا نهاده و سپس مجموع چپاول های خویش را به ارث برای کسان دیگری، میراث گذاشته است.
این جنس جهان آینده نخواهد بود. جهان آینده، جهانی بدون پول است. جهانی است که در آن آدمی فعالیت را بصرف خدمت انجام می دهد. جهانی بدون حرص و طمع. البته این مستلزم آن است که بشر به این بلوغ فکری ارتقاء یابد.
در آن جهان، همه ی اموال برای همگان است. جهانی که تمامی لباس های فروشگاه ها و تمامی خوراک های رستوران ها، برای منِ نوعی است و تمامی توانایی های منِ نوعی نیز، برای تمامی فروشنده ها و خوراک پزان آن جهان!
و این توحش از زمان نیازهای بدوی گذشتگان ما تا به کنون،جاری و ساری بوده و هست…