آدمیان از آن حیث پرواز را همواره ستوده اند زیرا که خود همواره راه می رفته اند. اگر در جهانی آدمیان همواره پرواز می کردند، آنگاه راه رفتن قابل ستایش می شد و افسانه هایی برای آن می بافتند!
قطبین مثبت و منفی از آن جهت همدیگر را جذب نمی کنند که مخالفند بل از آن جهت که این دو نیرو همدیگر را جذب می کرده اند ما آن ها را مثبت و منفی و یا بعبارت دیگر مخالف نامیده ایم که این البته تعمیم روابط ….. آدمیان به ساحت اشیاء است!
دست نوشته های من تجسد بیرونی آن چیزهایی است که گاهی در فکر من شعله می کشند. گاهی این شعله ها چونان آتشفشان هایی فعال تا پایان عمر باقی می مانند و گاهی نیز در چشم بر هم زدنی برای همیشه غیب می شوند، گویی که هرگز نبوده اند.
عمدتا این افکارِ ما هستند که دست نوشته های ما را می سازند، اما یقین کنید که گاهی نیز دست نوشته های ما افکار ما را خواهند ساخت. این جای بسی تعجب است که آدمی تعصب عجیبی در پیروی از دست نوشته های خویش دارد. برای من، پیروی نکردن از آثار مکتوبم خیانتی در حق زحمات لازم برای پدید آوردن آنان بوده است.
آثار مکتوب را از آن جهت می ستائیم که خود عمدتا تمایلی به نوشتن نداریم…
