دی داد

موقعیت:
/
/
نحوه ی عاشقی مردانِ دانش (195-004)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-03-04

نحوه ی عاشقی مردانِ دانش (195-004)

من در این زندگی 30 ساله (سال 93) تابحال عاشق افراد مختلفی شده ام، افرادی که به قشرهای مختلف تعلق داشته و از نظر سنی شاید در تمامی گروه های سنی افراد بالغ پراکنده بوده اند. عشق طبق تعریف عُرفی آن، احساس ویژه ایست که من از سنین نوجوانی آن را در خود یافته ام. احساس غم آزار دهنده ای از سر نرسیدن به یار در تمامی این عشق ها مستتر بوده است بنحویکه تکرار آن در خلال این سال ها عشق را برای من مترادف غم معنا کرده است.

برای ابراز عشق خود نسبت به این مردمان راه های گوناگونی را آزموده ام. عکسشان را نقاشی می کردم و برایشان داستان می نوشتم، برایشان هدیه می خریدم، بدآن ها محبت می کردم، خود را عامدانه (در اصل) و در عین حال تصادفی (در ظاهر) در مسیر راهشان قرار می دادم، کاری می کردم که تند تند ببینمشان و خیلی از این ترفندهای آشنای دیگر که شاید هر کس دیگری نیز بلد باشد.

اما هیچ وقت تمایل به خواستگاری مستقیم نداشتم. این عدم تمایل شاید بخاطر شرایط ویژه ی من و افرادِ موضوع عشق من بود، اما بهرحال هیچ وقت خواستگاری نکردن نیز بنوعی خواسته، ناخواسته جزئی از نحوه ی عاشقی کردن من شده است.

در حال حاضر هم عاشق کسی هستم که به احتمال 99 درصد هرگز وصالی در کار نخواهد بود اما من در خیال خود این رابطه را شکل داده ام و هرزچندگاهی نیز گام هایی برای تحققش برمی دارم اما این گام ها آنچنان غیرمستقیم و کشدار است که معمولا ره به جایی نبرده و مطلوب حاصل نخواهد شد.

اگرچه رابطه ای آن طور که انتظار می رود در این عشق ها رخ نمی دهد اما من خود را مدیون آن ها می دانم، حداقل در این جهت که مرا با خودم بیشتر آشنا کرده اند. گاهی اوقات بخاطر این تعلق خاطرها خودم را سرزنش می کنم و پیش آمده که تنبیهات ریاضت کشانه ی فکری و جسمی عجیبی بر خودم تحمیل کرده باشم اما در کل این عاشق شدن ها جزء طبیعت من است.

علاوه بر مورد بالا به کسی دیگری نیز عشق می ورزم که مرا نمی شناسد، من نیز خود را به آن نخواهم شناساند و فکر می کنم که در کل این نحوه ی عاشقی مردانِ دانش باشد.

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها