دی داد

موقعیت:
/
/
خشم و کنترل آن (136-004)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-02-03

خشم و کنترل آن (136-004)

همه ی ما دیر یا زود می بایست با خود عهد کنیم که هرگز عصبانی نشویم. هرگز عصبانی نشدن یعنی چه؟! آیا این مسئله ممکن است؟! پیش تر از این بارها به کرات گفته بودم که عصبانی شدن {صرف نظر از اینکه رفتاری غریزی باشد (فرویدی) و یا پاسخی آموخته (رفتارگرایانه)}، رفتاری طبیعی است و حتی درجاتی از آن سازگار تلقی می گردد، اما کنترل آن یک مهارت است که قطعا از جنس مسایل آموختنی است.

من در اینجا قصد ندارم که به تبیین فلسفی و یا علمی این رفتار بپردازم، بلکه قصد من ارایه ی پیشنهادی دوستانه است. بیاییم هرگز عصبانی نشویم و این یعنی اگرچه از اندورن در مواجهه با یک سری محرک های رنج آور به هم می ریزیم، اما اجازه ندهیم که این حال درونی به یک رفتار بیرونی ناسازگار منتهی گردد و این صد البته که مسئله ای ممکن است.

قطعا یک تمثیل در این زمینه می تواند راهگشا باشد. به همان ترتیب که استعداد زبان آموزی یک استعداد ذهنی است و ریشه در ساختار مغز آدمی دارد اما جبر جغرافیایی سبب ساز می گردد که آدمیان خطه های مختلف نوع ویژه ای از زبان را بیاموزند و مثلا یکی پارسی زبان گردد و دیگری انگلیسی زبان؛ روش های بُروز فیزیکی خشم را نیز می توان بشکل اکتسابی (دقیقا همچون زبان ها) یاد گرفت و در زمان عصبانیت بشکل ارادی اَشکال سازگار و پسندیده ی آن را بُروز داد. به همان طریق که فردی دوزبانه انتخاب می کند که در این موقعیت خاص پارسی گفتگو کند یا اینکه انگلیسی.

برخی ها شاید بگویند که دشمنان ما، عامدانه ما را عصبانی می کنند و ما احساس نیاز می کنیم که خشم خود را بروز داده و ایشان را تادیب کنیم و اینکه سرکوب این خشم می تواند به لطمات فیزیکی در ما منتهی گردد!

من پاسخ خواهم داد که دشمنان ما از هیچ چیزی به اندازه ی خشم ما خشنود نخواهند شد! اینکه ببینند آنچنان قدرتمند بوده اند که ما را ناکام ساخته و حال ناکامی مان علت خشم ماست، بسیار مشعوف خواهند شد. پس بیایید با بُروز (و نه سرکوب) عصبانیت به طرق سازگار (مثلا نفس عمیق) از دشمنان خود بهتر انتقام بگیریم…

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Gruffudd
Gruffudd
7 سال قبل

کار ما از عصبانیت گذشته دیگه…
Too many a$holes..
Not enough bullets..
😉

sam
sam
7 سال قبل

معلمی عصبانیت را خشم خارج از کنترل معنی میکرد و آن را نکوهش مینمود ولی خشم را واکنشی طبیعی و گاها لازم میدانست و میگفت ” خشمگین بشوید ولی عصبانی نشوید”.
این جمله برای من به طور ملموس قابل فهم نبود تا اینکه بعد از کلاس در مسیر بازگشت به منزل ناگهان نزدیک یک نقاطع اتومبیلی بدون در نظر گرفتن قانون و بی ملاحظه جلوی چند اتومبیل دیگر پیچید و نزدیک بود باعث تصادف چند اتومبیل دیگر شود و در نهایت باعث بند آمدن خیابان شد و خود نیز به ناچار متوقف شد.
در آن میان راننده یکی از اتومبیلهایی که به شدت در معرض خطر تصادف واقع شده بودند با لحنی خشمگین و صدایی بسیار بلند که تا آن وقت نشنیده بودم در حالی که صورتش از فرط خشم به شدت قرمز شده بود و رگهای پیشانیش متورم شده بودند سرش را از پنجره اتومبیلش بیرون آورد و با همان صدای رعد آسا فریاد زد “پسرم موقع دورزدن احتیاط کن و راهنما بزن تا اینطوری نشود”.
اعتراف میکنم که نه تنها راننده خاطی بلکه بقیه راننده ها هم بشدت ترسیدند در حالی که کوچکترین حرف موهن و زننده ای هم ادا نشده بود.
من که رسیدم منزل در پارکینگ خانه هم راهنما میزدم!