سال ها قبل در رابطه با سکوت خیلی خیلی زیاد قلم فرسایی می کردم و عمده ی نوشتارهای من در این باره رنگ و بوی عرفانی داشتند، جا دارد که پس از این مدت حال نیم نگاهی دوباره به این مقوله از منظر روانشناسی ارتباطات بینافردی داشته باشم.
به عوام جامعه نگاه کنید! همه در حال حرف زدن هستند. حرف های اشتباهی را مداوما به طرق مختلف به زبان می آورند. کلام یکدیگر را قطع می کنند. به هم اجازه ی صحبت کردن نمی دهند. حرف هایشان از نظر محتوای علمی، صحت دستوری و جان فرازبانشناختی تهی است. از منعقد نشدن سخنان خود ابایی ندارند. بی قاعده صحبت می کنند و مداوما از شاخه ای به شاخه ی دیگر می پرند.
صحبت کردنشان توامان با اضطراب نپذیرفته شدن بتوسط مخاطب است. مجال تفکر قبل از حرف زدن به خود و مخاطبینشان نمی دهند. کلمات را اشتباه بکار می برند و درصدد رفع اشتباهات همیشگی خود نیستند و هزاران خطای دیگر این چنینی در حرف هایشان که همانند خشت پرتوان بر روی هم چیده می شوند، مشاهده می شود.
فرد دانا و متعمق اگر بخواهد با این جانوران دهن گشاد وارد مراوده شود، از آنجاییکه امید به تغییر چنین موجوداتی امیدی واهی است و این تغییر می بایست در خلال نسل ها انجام پذیرد، بایستی شبیه به آنها گردد. شبیه شدن به چنین هستنده های پستی قاعدتا در شان یک انسان دانا نخواهد بود، پس راه حل نهایی در هنگام رویارویی با چنین افرادی یک سکوت خردمحورانه است.
مبادا گمان کنید که با صحبت حکیمانه ی خود خواهید توانست تاثیری بر این دست آدمیان بگذارید! مبادا خود را گول زنید و بجهت جذابیت برخی از آن ها زبان را گشوده و مرواریدهای خود را جلوی گوسپندان بریزید که برگشته و پشگل خود را در عوض نثارتان کنند. مبادا گمراه شده و ایشان را لایق گفتگو بدانید! مبادا سکوت را بشکنید… مبادا!
سلام دی داد …
از نوشته هات حظ می برم و استفاده می کنم … بابتش سپاسگزارم ?
در مورد این موضوع که مطرح کردید من پیش از آشنایی با یک نمونه تحصیلکرده ش -دکتر و استاد دانشگاه- فکرشم نمی کردم توی این قشر با تحصیلات عالیه هم همچین آدمی وجود داشته باشه که در عین باسوادی بی سواد باشه. اعجوبه بود همه اینایی که در توصیفشون گفتید رو داشت و از طرفی پیچیدگی زبانی هم داشت پیش ازینکه دیوانه بشم ازش فاصله گرفتم یه نمونه با تحصیلات پایین توی اطرافیانم دارم که فقط کافیه بهش بگیم همینی که میگی خوبه و حق باتوست اما اونیکه توصیفش رفت آدم رو بیمار میکرد .