(بزرگترین دشمنِ هر کسی خودِ اوست) در نظریه ی خودآگاهی روابط بنیادینی، هر فکری چونان یک صحنه ی تئاتر است. یکی از جالب ترین تئاترهایی که در این صحن و سرا می توان به تماشا نشست، نمایش مبارزه ی منِ مظلوم در برابر منِ ظالم است. می توان صحنه ای را تصور کرد که در آن خودمان در دو لباسِ همشکل اما با دو رنگ متضادِ سپید و سیاه (با عنایت به جنبه های نمادین این رنگ ها) در حال مبارزه با یکدیگر هستیم.
برچسب: فلسفی، جهان بینانه
خواستن و نخواستن (۲۳۳-۰۰۹)
مواجهه با مشکلات و مصائب زندگی و یا حتی خطرهای بالقوه که تهدید کننده ی خوشی، آرامش و شادی ما هستند؛ شجاعت بسیار می طلبد. این مواجهات فشارهای روانی سترگی را بر افراد مستولی ساخته و از سر این مسئله عمده ی انسان ها تمایلی به این دست روبرویی ها ندارند زیرا که درد و رنج روانی عاید آن ها خواهد شد.
اراده فقط در حال موضوعیت دارد (۱۴۶-۰۰۹)
در مدل هستی شناختی خود که آن را در نظریه ی روابط بنیادین ارایه کرده ام، لایه های وجودی انسان به ترتیب از پایین به بالا عبارتند از جسم، ذهن، روان، غریزه، اراده، وجدان، فراوجدان. لایه های جسم، روان و فراوجدان لایه هایی پارتیکولار هستند و این بدآن معناست که آن ها فقط و فقط مختص خودِ ما بوده و در هیچ دو نفری شبیه به یکدیگر نمی باشند.
پایبندی به رویه ها (۰۱۴-۰۰۲)
یکی از مسائل اساسی در مقوله ی اخلاق ….. همانا عقل در ساحت عمل است. در این مکتب اخلاقی، هم ارزی امر منطقی با امر اخلاقی مبنای اصلی کار قرار گرفته و سپس جهان بینی حایل اخلاق در ساحت دانش (عقل) و زندگی خواهد بود.