دی داد

موقعیت:
/
/
نظریه ی بازی ها و مسئله ی ریاکاری (184-010)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1398-04-20

نظریه ی بازی ها و مسئله ی ریاکاری (184-010)

پیشتر در یکی از نوشتارهای خود بیان داشتم که پیش شرط کاربست پذیری نظریه ی بازی ها در نظامات تحت تحلیل این است که قبول کنیم بازیگرانِ درگیرِ فعلِ تصمیم گیری در موقعیت های رقابتی (اثرپذیر از یکدیگر)، رفتار منطقی از خود بروز می دهند. رفتار منطقی در این مقام ناظر به رفتاری است که در آن بازیگر مزبور (در طولانی مدت) به دنبال افزایش سود خود و کاهش زیان هایش باشد.

عده ای از اساتید دانشگاه به این اصل بدیهی در نوشتار من حمله ور شده و آن را غیرقابل قبول دانستند زیرا بر این باور بودند که در برخی از بازی ها رفتارهایی از جمله فریب کاری و ریاکاری وجود دارد که احتمالا از مصادیق رفتار منطقی به حساب نمی آید. در پاسخ به این نقد بایستی خاطرنشان کنم که تعریف فعل منطقی آن چیزی بود که در بالا بدآن اشاره شد.

قطعا در ساحت نظریه ی بازی ها هرگونه فریبکاری، ریاکاری و یا هر اسم غلط انداز دیگری که برای این دست اقدامات در نظر آوریم، همچنان مشمول همان رفتار منطقی است زیرا که غایت آن افزایش سود طرف ریاکار (فریبکار) است. قطعا هیچ بازیگر و یا بازیکن (تصمیم گیرنده) فریبکاری به دنبال فریب خود نیست. او حقه می زند زیرا که می خواهد سود خود را افزون کند. من چنین اقدامی را از مصادیق رفتار منطقی (در صحن و سرای گفتمان های ریاضیاتی) می دانم.

بی شک حوزه ی کاربست پذیری نظریه ی بازی های ریاضیاتی حوزه ی مشخصی است و ما در اینجا با مسایل اخلاقی سر و کار نداریم. در سطح زندگی، من شخصا بر این اعتقاد راسخ هستم که فعل منطقی همان فعل اخلاقی است. اما در گفتمان نظریه ی بازی ها یا با اسم بهتر نظریه ی تصمیم گیری ما با ملاحظات اخلاقی سر و کار نداریم. من بجای واژه ی فریبکاری ترجیح می دهم که از عبارت «استراتژی معطوف به بُرد» استفاده کنم.

در جنگ این مسئله به نیکی خود را نشان می دهد. وقتی یک طرف بشکل ریاکارانه ای تانک های بادکنکی به حریف نشان می دهد و یا اینکه سربازان خود را به تعداد زیاد در جنگل ها استتار می کنند، آیا این طرف یک طرف غیرمنطقی است؛ خیر! آن صرفا در حال پیاده سازی استراتژی هایی برای پیروزی (افزون کردن سود خود / کاستن زیان خود) است.

با عنایت به موارد فوق من استفاده از کلماتی غلط انداز همچون ریاکاری و یا فریب کاری را در این گفتمان صحیح نمی دانم. هر اقدامی از هر یک از طرفین در یک تصمیم گیری رقابتی در چارچوب «افزایش سود / کاهش زیان» قابل توصیف و تشریح بوده و این همان چیزی است که حرکت منطقی نامیده می شود.

یک مغالطه ی معروف در ریاضیات وجود دارد که همچون یک لطیفه می ماند. در این مغالطه خروجی سینوس اِکس بر روی عدد اِن لاتین برابر با عدد 6 است زیرا که حرف اِن در عبارت سینوس با حرف اِن در مخرج کسر ساده شده و خروجی کار تساوی 6 به عدد و 6 به حروف زبان انگلیسی است. بی شک حرف از فریبکاری بجای استراتژی نیز دقیقا همچون این مغالطه ی ریاضیاتی است.

12384 – 12383

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها