گاهی اوقات هنگامیکه سوار تاکسی هستم، پیش می آید که راننده با شخص ثالثی که او نیز بعنوان مسافر سوار بر خودرو مزبور است، وارد گفتگو شود. همه احتمالا شاهد این دست گفتگوها که عمدتا در رابطه با مسایل پیش پا افتاده ی اجتماع هستند، بوده باشند. گاهی راننده با سایر مسافران همنظر بوده و گاهی نیز مخالفت ها و اختلاف نظرهایی بینشان وجود دارد.
صرف نظر از اختلاف نظرها، بکرات شاهد بوده ام که بمجرد پیاده شدن مسافری که با راننده همکلام بوده است، راننده شروع کند به بد و بیراه گفتن در رابطه با وی، بویژه تحقیر کردن نظرات و رویکردهای شخص غایب و این مسئله زمانی بیشتر در ذوق می زند که ایشان چند لحظه قبلتر از آن، با یکدیگرموافق بوده اند ولی بشکل یک دفعه ای، ورق بر می گردد. این مسئله به دفعاتِ زیاد در حضور من حادث شده است و بگمانم این پدیده از مصادیق بارز دورویی عمده ی مردم این جامعه است.
من مطمئنم که از جهت دیگر نیز داستان به همین منوال است. مسافر نیز بمجرد ترک تاکسی با خودش (و یا اگر همراهی داشته است، با همراهش) شروع خواهد کرد به بدگویی از راننده ای که با او همکلام بوده است. او (مسافر) براحتی شانه بالا انداخته و ضمن احساس تاسف برای راننده به حماقت مشهود وی خواهد خندید. من در این دست مواقع که شنونده ی چنین غیبت هایی هستم، فقط و فقط با تاسفی آشکار در برابر این دورویی ها، سکوت می کنم.
۱۲۰۴۳
جناب الف،
سلام
موضوعى که در رابطه با نوشته شما توجه ام رو جلب کرد عکس العمل شما در مواجه با این اتفاق هست ، بنظرتون سکوت کردن رفتار درستى هست؟ شاید بهتر باشه در مقابل رفتار هایى که بنظرمون ناپسند هست کارى انجام بدیم تا به مرور کم بشه و دیگه شاهدش نباشیم.
موافقم…
منشا اثر بودن خوب است برای خواهان آثار!
دورویی یه اینسرشن ژنتیکی که وارد ژن جامعه شده است…