دیگران فکرها را کرده اند! می خواهم توضیح بدهم که منظور من از این عبارت چیست. این عبارت یعنی اینکه در رابطه با بسیاری از مسایل زندگی، ما دیگر لازم نیست که برای فکر کردن، خود را به زحمت بیاندازیم.
مثلا در رابطه با اینکه آیا دروغ چیز خوب یا بدی است؛ باید بگویم که “دیگران فکرها را کرده اند!” دروغ چیز بدی است. تلاش کنیم که دروغ نگوئیم. یا مثلا در این باره که آیا خیانت چیز خوبی است یا که نه؟! “دیگران فکرها را کرده اند!” آن ها در این مسئله توافق دارند که خیانت مسئله ی پسندیده ای نیست، پس لزومی ندارد که ما بخواهیم زیاد راجع به این دست مقولات وقت خود را تلف کنیم.
این ها مواردی هستند که در طول تاریخ بخوبی روشن شده و تامل دوباره و سه باره و چندباره در باب آن ها عقلانی نیست. البته نبایستی که این اصطلاح را به هر مسئله ای تعمیم داد. مثلا این عبارت را نمی توان به تفکرات عمیق نیز نسبت داد. این جایز نیست که ما بگوئیم دیگران همه ی افکار عمیق در باب هر مسئله ای را داشته اند و این مسئله دیگر جایز نیست.
عمده ی صحبت من در رابطه با مقولات بدیهی سطح زندگی است. این مقولات بارها و بارها در طول تاریخ بشر مورد واکاوی قرار گرفته و پاسخ های مقتضی دریافت نموده اند. پس در مواجهه با خیل کثیری از این دست دو به شک شدن ها باید شانه بالا انداخت و سهولتا به فکر دیگران احترام گذاشت.
11763
