دی داد

موقعیت:
/
/
انتقادی بر ماتریالیسم محض (010-001)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-10-19

انتقادی بر ماتریالیسم محض (010-001)

(Criticism on Extreme Materialism)

مکتب ماتریالیسم محض، مکتبی فلسفی است که ظاهرا بسیار قدرتمند جلوه می کند، اما همین مکتبِ بظاهر قوی، دارای اشکالاتی در تبیین برخی از ساده ترین موارد مطروحه در حوزه ی فلسفه است. یکی از مواردی که ذکر آن شایان توجه است، مقوله ی فروکاهش گرایی افراطی در این مکتب است.این مکتب، یک نحله ی فلسفی مونیست (Monist) است که در آن تمامی هستی را صرفا به یک المانِ ماده کاهش می دهد. چنین فروکاهش گرایی افراط گرایانه ای چاره ای جز درگیر شدن با مسایل بغرنج در توضیح مسایل بسیار ساده را در بر نخواهد داشت.

به مثال زیر توجه کنید. اگر ذات هستی صرفا از یک المان (ماده) باشد و ما اسم آن را A بگذاریم، بعدا از توضیح تنوع ماده در هستی عاجز خواهیم بود.

A + A → 2 A

(و نه B / یعنی دوباره A)

ضمنا در صورت شکستن هستی به ماده ی اولیه ی تشکیل دهنده، بازگشت از این ماده ی اولیه به تنوع هستی، امکان ناپذیر خواهد بود. این مشکل در فلسفه ی روابط بنیادین به پارادوکس تنوع معروف است. همانطور که پیش از این در رابطه با منطق تقلیل گرایی اشاره شده، اگر مجموعه ای به اجزاء تشکیل دهنده ی آن فروکاهش داده شود، می بایست دوباره بتوان از این اجزاء به خود مجموعه بازگشت (رجعت) نمود.

با ادعای ماتریالیست ها، این فهم ناممکن جلوه می کند که البته سایر رویکردهای تک انگار (مونیست) دیگر همچون ایده آلیسم نیز با همین معضل دست به گریبان خواهند بود، زیرا فروکاهش هستی صرفا به یک ذره ی یکسانِ تشکیل دهنده (چیزی شبیه به اتمیسم) بازگشت دوباره به مجموعه ی متنوع هستی را ناممکن جلوه می دهد.

پاسخی که روابط بنیادین به این اشکال می دهد، واضح است. جبراً هستی از حداقل دو بخش کاملا متمایز فیزیکی و متافیزیکی تشکیل شده است. در فلسفه ی روابط بنیادین به بخش فیزیکی “مادّه” و به بخش متافیزیکی آن “رابطه” گفته می شود. از تلفیق این دو بخش، پارادوکس تنوع در ماتریالیسم (یا ایده آلیسم) بخوبی قابل حل شدن است. به مثال ذیل توجه فرمایید:

A + B → C

(موجودیتی جدید / ماده-رابطه / S-R)

A + C → D

B + C → E

(ایجاد تنوع همیشگی)

مشخص است که با عنایت به مثال بالا به راحتی می توان از تلفیق عناصر جدیدِ ایجاد شونده تا پایان دنیا به ایجاد شکل های متنوع در هستی رسید. ماتریالیسم از درک رابطه عاجز است. از دید ماده گرایان محض، یک انسان سالم با یک انسان (همان انسان) بشکل قطعه قطعه شده بر روی میز تشریح تفاوتی ندارد.

اگر بتوان بخشی از ته یک خودکار را جدا کرد، ماتریالیست ها آن را بشکل کاهش جرم توضیح می دهند. حال آنکه اگر دقیقا به همان اندازه از سر یک خودکار جدا شود، آن نیز کاهش جرم خواهد بود. در صورتیکه در این حالت، کارکرد خودکار از بین می رود. این ها مواردی است که ماتریالیسم از توضیح آن ها عاجز است و این همگی بعلت فروکاهش گرایی محض و افراطی تمام هستی به یک ذره ی واحد است.

فلسفه ی روابط بنیادین در این مقوله ی خاص دوئالیست حداقلی (Minimal Dualism) است، یعنی تمام هستی را منطبق با منطق فروکاهش گرایی به حداقل 2 ذره ی مجزا (100 درصد غیرقابل فروکاهش به یکدیگر) تقلیل می دهد.

ماده و رابطه که همانا فیزیک و متافیزیک هستی هستند، همگی ریشه در همین دو ذره ی مجزا دارد. این دو موجودیت غیرقابل تبدیل به یکدیگر هستند ولی قابلیت امتزاج با یکدیگر را داشته و محصول چنین تلفیق هایی ماده-رابطه (S-R) نامیده می شود و S-R یعنی تنوع در هستی.

تاریخ نگارش: سال ۸۹

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها