عکس ها و فرهنگ ها (050-008)

همه می دانیم که در شبکه های اجتماعی مرسوم است که افراد عکس خود را بجهت شناخته شدن بتوسط دیگران در صفحه ی پروفایل خویش قرار دهند و این یعنی نفس بودن در شبکه که یا در آن هستی یا که نیستی و هر چیزی بین این دو سرحد، مضحک بنظر می آید!!! سوای پروفایل های جعلی یا آن هایی که قصد سوء استفاده دارند، برخی ها تمایلی به انجام این کار نداشته و این دلالت بر عدم آشنایی شان با هدف از بودن در شبکه های اجتماعی می کند.

بعلاوه دیگرانی هم هستند که عکس گل و بوته، جک و جانور، در و دیوار و حتی سایرین مشهور را به عکس خود ترجیح می دهند، دیگرانی که قطعا نمی بایست زیاد وقت خود را مصروف آن ها دارید. اما نوشتار پیش رو اشاره به عکس های عجیبی است که خیلی از ما در کمال تعجب آن ها را از نظر گذرانده ایم.

مردی میانسال را می بینم که هشتاد درصد عکس پروفایلش ماشینی است که در کنار آن ایستاده است. خانمی آنچنان یک سگ را بغل کرده که برای یک مخاطب ناآشنا این شبهه پیش می آید که اینجا پروفایل این خانم است یا که آن سگ! دیگرانی هم هستند که با آرایش مهمانی بر روی صندلی آشپزخانه عکس می گیرند و یا کسانی که بدتر از آن ها با بهترین لباس هایشان “ضمن زدن عینک آفتابی” در فضای مُسَقَّف خانه عکس می اندازند!

این افراد قطعا بیش از آنکه جذاب بنظر آیند، خود را از دید مخاطب آگاه به سیاه چال پس زدگی فرو می اندازند. فارغ از اینکه ماشین مدل بالای فوق الذکر متعلق به مردک مزبور باشد یا که همسایه شان، آخر یک انسان فطرتا بی همه چیز که نیاز دارد نداشته های شخصیتی خود را با سه چهار تکه پاره آهن و لاستیک پُر کند، برای کدام بخت برگشته ای جز امثال خودش جذابیت دارد؟!

می گویند “فرهنگ رانندگی در اینجا وجود ندارد”، من می پرسم آیا پیاده سازی فرهنگ استفاده از یک شبکه ی اجتماعی ساده نیز به اندازه ی پیاده سازی فرهنگ رانندگی کار طاقت فرسایی است؟! حقا که اینگونه بنظر می آید!!!