دی داد

موقعیت:
/
/
زمین خوردن ها (186-004)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-03-02

زمین خوردن ها (186-004)

هیچ کس آن قدر خوش شانس نیست که در جاده ی زندگی هرگز زمین نخورد و عمدتا در همین لحظاتِ زمین خوردن است که ما چهره ی آنانی را که برای حرکت خودمان به زمینشان زده ایم، به یاد می آوریم؛ پس برای دوری جستن از این احساس دردناک بهتر است که اصلا سراغ زمین زدن ها نرویم و اینگونه شاید بتوانیم امید به این داشته باشیم که کسی دستمان را بگیرد، هنگامیکه بی رمق پخش زمین گشته ایم…

تقریبا همه ی ما در زندگی به دنبال سرپا بودن و زمین نخوردن هستیم و در این راه طبیعتا توجه ما بیشتر جلب دنیای اطرافمان می گردد، غافل از اینکه علت ها را عمدتا می بایست در دورن شناسایی کرد. عمده ی مشکلات ما در جهان بیرونی ریشه در یکی از بخش های تاریک وجودی ما دارند.

اگر پای کسی بلنگد، ممکن است هر خُرده سنگی وی را به زمین بزند، برای وی هر قطعه سنگ کوچکی تهدید و مانعی بزرگ است (استفاده از اصطلاح لنگیدنِ پا مَجازاً اشاره به لغزش و خطا دارد و هرگز دال بر معلولیت جسمانی نیست).

دوستی دارم که مداوما از بدآوردن ها شاکی است، زندگیِ براستی پرمصیبتی نیز دارد. همیشه به دنبال پیدا کردن علت در اطراف خود است و تا امروز نیز توفیقی حاصل نکرده است. اما من علت را یافته ام، اگرچه به خودش در این باره چیزی نگفته ام، زیرا خواهان آنم که خودش از سر درون نگری به این مسئله پی ببرد. علت همه ی این مصایب، خود اوست.

زندگی وی بعلت ضعف های شخصیتی اش تماما همچون برگ خزان زده ای در چنگال باد حریص پاییزی است. رفتارهای وی عاری از هرگونه بصیرت مدیریتی بویژه مهارت برنامه ریزی است. او ساعت ها مشغول انجام کاریست اما عملا هیچ کاری انجام نمی شود، زیرا وی نمی داند که حقیقتا مشغول انجام چه کاریست!

این مثال را زدم که بگویم، گویا برای خیلی از ما، مسئله به همین شکل است. علت زمین خوردن های ما به قطع یقیین ورزیده نبودن پاهای ماست نه شکل جاده! تا مشکل از درون حل نشود، تغییری در برون حادث نخواهد شد… برای پاهای ناتوان، هر جاده ای ناهموار است…

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
س.ح
س.ح
7 سال قبل

راهبردی و بسیار خوش قلم.تبریک