دی داد

موقعیت:
/
/
دهان گشاد و زبان دراز (120-004)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-02-03

دهان گشاد و زبان دراز (120-004)

نمی دانم مشکل کجاست اما افراد جوری تربیت می شوند (حداقل در کشور ما) که در مواجهه با مصایب و مشکلات دیگران سریعا در جایگاه کارشناس قرار گرفته و تلاش می کنند که مخاطب خود را هدایت کنند، به وی راه و چاه نشان دهند و او را به مسیر مستقیم برگردانند. حتی اگر کسی خود عالم دهر باشد و صرفا از سر یک شوخی تلطیف گر اوضاع خود را نقد کند، همه ی اطرافیان (حتی خدمتگزاران وی نیز) عزم خود را جزم می کنند که وی را ارشاد کنند.

من اگرچه این اظهارفضل ها را تلاش آدمیان در راستای ارضاء میلِ به مهم بودنشان تلقی می کنم، اما در هضم این آفت اجتماعی با دشواری های بسیاری روبرو هستم. وقتی کسی به ما راهنمایی می کند، عملا خود را در موضع بالاتری قرار داده و لحظاتی احساس خوش برتری به وی دست می دهد. تا کسی از سردرد می نالد، همه متخصصان سردرد می شوند، اگر از مشکلات مالی خود با دیگران سر صحبت را باز کنی، همه به ناگاه جزء کامیاب ترین چهره های اقتصادی جهان می شوند و چیزی از این دست…

این مشکل حقیقتا بدوی تر از آن است که من بخواهم امکانات فلسفی – علمی خود را در راستای حل کردنش به کار اندازم و دوست دارم که علیرغم میل باطنی ام به همه ی این افراد توصیه کنم که مطالعاتی چند من باب روان شناسی عامه پسند یا همان روانشناسی عملی داشته باشند تا بدین ترتیب اندکی مهارت های بینافردی خود را توسعه دهند! این توصیه ی من قطعا به نفع همگان است. من خود نیز اگرچه همواره ذهن خود را با مسایل پیچیده ی این چنینی مشغول می کنم، اما همچنان بی نیاز از این مطالعات نیستم.

این مطالعات در کمترین شکل اثرگذاری شان به ما می فهمانند که دردِ دل سایرین با ما بندرت تلاشی برای دریافت نظرات کارشناسانه ی ماست (تازه اگر ما پژوهشگری باشیم که نظر شخصی مان چونان یک نظر کارشناسانه تلقی گردد، در غیراینصورت باید گفت: شبه-کارشناسانه)؛ بلکه تنها گوینده ی نگون بخت سعی دارد که 2 گوش از شما قرض بگیرد، نه یک دهان گشاد و یک زبان تلخ دراز!

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها