دی داد

موقعیت:
/
/
امان از وسواس (061-004)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-01-30

امان از وسواس (061-004)

وسواس مسئله ی جانکاهی است. اگرچه افراد وسواسی عمدتا از متوسط آدمیان دیگر باهوشترند اما برای این ویژگی مرضی خود بهای گزافی پرداخت می کنند. درست است که این دست از افراد برای وسواسی بودن نیازمند آنند که الگوهای فکری پیچیده ای داشته باشند، اما همین پیچیده فکر کردن رُس آن ها را در طولانی مدت می کشد و حتی با آن هوشمندی نیز نمی توانند از دست وسواس نجات پیدا کنند.

وسواس دنیا را تیره و تار می کند و من شخصا بعنوان یک فرد وسواسی بر این باورم که هرگز از آن نجات پیدا نخواهم کرد. وسواس همیشه با من خواهد بود، تنها کاری که از دست من برمی آید تعدیل (نورمالیزاسیون) وجوه عینی آن (یعنی همان اعمال جبری مرتبط با افکار وسواسی ام) است.

چاره ای جز این نیست. در این مرض اگرچه می دانی که اعمال جبری (که برای پالایش شدن از این احساس ها بدان ها ارتکاب می ورزی) سراسر غیرمنطقی، بی معنا، نامرتبط، توضیح ندادنی، گیج کننده، بی ثبات، دمدمی، آیینی، وقت گیر و توجیه ناشدنی هستند اما چاره ای جز ارتکاب به آن ها نداری.

ضمنا تعدیل کردن اعمال جبری نیز خود حد و حدودی دارد، گاهی اوقات که بمدد عنصر عقلانیت تلاش می کنم تا تجلیات عینی مرضی – وسواسی خود را نرمالیزه کنم، به جاهای خوبی می رسم اما ناگهان عمل نرمالیزه شده اثر پالایشگرانه ی خود را از دست داده و انجام عمل اوّلی دوباره جبری بنظر می رسد یا اینکه خودِ همان عنصر عقلانیت شکل وسواسی به خود می گیرد!!!

مورد من که تا حدودی بغرنج تر است. مدت ها به کمالگرایی وسواسی دچار بودم و برای کمال تلاش می کردم و آیین هایی برای تبعیت داشتم اما آن قدر به پوچ بودن آن آیین ها فکر می کردم که حال ضد-آیین هایی برای نجات از کمال وسواسی دست و پا کرده ام، ضدآیین هایی که حالا قرار است زندگی عقلانی را برایم رقم بزنند اما ارتکاب دوباره ی وسواسی به همین ضدآیین ها مسبب تلاش من برای معمولی بودن وسواسی گشته است…

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها