در رد علم بودن طب (۰۹۸-۰۱۱)

با ارجاع به یکی از مقالات مهم پیشین خود با عنوان «طب علم نیست: چه سنتی، چه مدرن» بر آن شدم که در اینجا به پاره ای از اِن قُلت های مخاطبین (که عمدتا اطبا بودند) در باب آن نوشتار پاسخگو باشم. از من پرسش شده بود که اگر طب علم نیست، پس چه است؟ من تلاش می کنم که پاسخ این پرسش را در سطح بالاتری عرضه کنم.

دانا نمی داند (۰۷۰-۰۱۱)

در حرکت بر روی محیط یک دایره، بطور اعجاب انگیزی نقطه ی آغازین حرکت ما همان نقطه ی پایانی است: نقطه ی آغازین منطبق بر نقطه ی پایانی است. در اینجا ما با یک پارادوکس مواجه هستیم: آغاز = پایان. این پارادوکس را در جنبه های بسیار زیادی از فکر و زندگی انسان می توان دید.

ابعاد دیگر زمان در نظریه ی ریاضیات طبیعی دی داد (۰۴۰-۰۱۱)

قریب به یک دهه ی پیش، من در نظریه ی ریاضیات طبیعی خود نشان داده ام که ما در یک جهان حداقل ۱۶ بعدی هستی یافته ایم. ۱۲ بعد از این جهان مربوط به ابعاد مکان بوده و ۴ بعد از این ابعاد نیز مربوط به زمان هستند. به این ترتیب جزء نخستین محققینی بودم که به ابعاد بالاتر زمان فکر کرده ام تا بدین طریق توانسته باشم که مشکلات مربوط به این ایده ی باستانی را حل کنم.

مصنوع انگاری (۰۲۷-۰۱۱)

یکی از ایرادات بسیار جدی عده ای از محققین و حتی عوام جامعه، داشتن نگاه «مصنوع انگارانه» نسبت به تمامیت جهان است. این نگاه محصول نوعی تعمیم و بسط نادرست ایده هاست. بعنوان مثال هنگامیکه ما به یک کوزه نگاه می کنیم، بنا بر تجربه در می یابیم که این کوزه نوعی مصنوع بوده و بی شک صانعی دارد زیرا که در جهانی که کوزه ها وجود دارند، بی شک کوزه گران هم حضور خواهند داشت.

معجزات زندگی من (۰۲۴-۰۱۱)

تا بدین جای کار در زندگی من به تعداد دو جین معجزاب عجیب و غریب رخ داده است. رویدادهایی که هرگز با عقل و تجربه ی بشری قابل تبیین نیستند و بنا بر ملاحظاتی که دارم این امکان وجود ندارد که آن ها را تعریف کنم. این معجزات در زندگی تک تک ما انسان ها رقم خورده و این تنها هوش، ظرافت و نکته سنجی ماست که بخواهیم آن ها را دریافته و چونان منابع الهام دایمی در زندگی خود مدنظر قرار دهیم.

علم در تقابل با علمی – تخیلی (۰۰۶-۰۱۱)

متاسفانه عده ای که از قوای تخیل نسبتا خوبی برخوردار هستند، معمولا علم و مسایل علمی – تخیلی را با هم خلط می کنند. آنان در اثر حضور واژه ی مشترک «علم» گمان می برند که هرآنچه به فکرشان خطور کرد و تا حدودی به ایده های علمی شبیه بود، پس آن فکر بنوعی علم است. اما خطاب به این عزیزان لازم به ذکر است که وادی سایِنس (علم)، وادی سایِنس-فیکشِن (علمی – تخیلی) نیست.

پسانوگرایی (۰۰۳-۰۱۱)

مدرنیسم برای سنت در زمان خودش نوعی آنتی تز محسوب می شد. سپس بعلت شایستگی های اصلی این رویکرد به جهان، این مدل فکری در جایگاه تز نشسته و دیگر حقانیت خود را فارغ از هرگونه مواجهه با هر رویکرد دیگری پیدا نمود.

فناوری در گوهر خویش (۲۰۵-۰۱۰)

فناوری یا علم ابزار بخشی لاینفک از حیات آدمی است. نه تنها آدمی بلکه گونه های قبل از ما نیز تحت قوای حل مسئله که ذاتی مغزشان است، از ابزارها بهره می برند. راکون بتوسط تکه چوب های نازک، خوراک خود را از میان شیار درختان بیرون می کشد.

عبارات غلط انداز (۲۰۲-۰۱۰)

عده ای هستند که عبارت های عجیب و غریبی می سازند: مثلا جانداران غیرارگانیک! صرف نظر از هدف خلق چنین شاهکارهایی که چیزی جز دست و پا کردن توجیهات آبکی برای موجه جلوه دادن خرافه های عقیدتی (مثل موجودات ماوراء الطبیعی) بیشتر نیست، در اینجا قصد دارم که از شیطنت های کلامی موجود در این عبارات جعلی پرده برداری کنم.

مسئله ی ادعا در علم (۱۸۹-۰۱۰)

یکی از خطاهای کلامی افراد در حین گفتگو در باب علوم این است که ایشان بعضا می گویند که فلان دانشمند ادعا کرده است… اگرچه این عبارت از منظر ریشه شناسی لغات (بویژه لغت ادعا) مشکل چندانی ندارد اما در گفتگوهای فوق الذکر می تواند که غلط انداز ارزیابی شود.